Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-06@09:52:31 GMT

ستارخان پرچم‌‌های سفید تسلیم را پایین کشید

تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۲۷۰۹۷

ستارخان پرچم‌‌های سفید تسلیم را پایین کشید

به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران - داوری عمومی ایرانیان دربارۀ شخصیتی چون ستارخان در حالی هم‌دلانه است که این گزاره شامل اکثر قریب به اتفاق شخصیت‌های تاریخ معاصر نمی‌شود چرا که بر سر خائن یا خادم بودن آنان بحث‌ها و مناقشه‌ها در‌گرفته است. از این رو می‌توان با خاطری آسوده و در روزی‌که یادآور این شخصیت فراموش ناشدنی تاریخ معاصر است از ستارخان و دربارۀ او نوشت و نقش تاریخی مردی را بازگفت که اگرچه در ذهن و ز‌بان ایرانیان به قهرمانی افسانه‌ای بدل شده اما به تاریخ معاصر تعلق دارد و واقعی است و نماد جنبشی شد که ایران را وارد مناسبات دنیای مدرن کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اتفاق نظر درباره شجاعت و نقش تاریخی نماد مشروطه البته به این معنی نیست که بر سر خود مشروطه هم چنین اشتراکی را شاهد باشیم چرا که مشروطه و انقلاب مشروطه، همچنان منتقدان و مخالفانی دارد. مخالفان و منتقدانی که انگار انتظار داشته‌اند مشروطه بتواند آثار هزاران سال استبداد را یک شبه از جامعه ایرانی بزداید. برخی دیگر که گویی خود از تفنگ‌چیان محمد علی شاه یا قزاقان لیاخوف بوده‌اند حتی از این دست افاضات هم دارند که‌ مشروطه برای ایران زود بود و مشروطه شکست خورد و ....


حال آن که نیک می‌دانیم همین انتخابات که داریم و همین مجالس و همین صندوق رأی و همین واژۀ جمهوری در ترکیب نام جمهوری اسلامی یا قانون اساسی، و همچنین دادگاه‌ها‌ و حقوق زنان و نفی خرافه و پایان تقدس سلطنت و موارد دیگری از این دست با همه کاستی‌ها همه و همه یادگاران مشروطه‌اند.

پس بگذارید به همین مناسبت همراه شویم با قلم دکتر سهراب یزدانی استاد تاریخ دانشگاه خوارزمی تا بببینیم در کتاب خواندنی مجاهدان مشروطه و در میانۀ روایت ۱۱ ماه مقاومت تبریز آن هنگام که همگان گمان می‌بردند تبریز نیز مانند تهران سقوط می‌کند و کار مشروطه تمام می‌شود (همه جز مجاهدان و ستارخان و یاران او در محله امیرخیز) و در آن هنگام که پرچم‌های سفید -به نشانۀ تسلیم- مقابل نیروهای دولتی و روس‌ها بر فراز خانه‌ها افراشته شده بود، نقش دلاوران آزادی‌خواه و فرماندۀ دلیر آنان -ستارخان- چه بوده و چگونه اعمالی که از شخصیت‌های تاریخی سر می‌زند، جریان تاریخ را تغییر می‌دهد و نیز بدانیم اگر نام برخی به بزرگی یاد می‌شود، بی‌هوده نیست اگرچه برخی هم در تاریخ تنها به این علت بزرگ شده‌اندکه همراهان کوچکی پیرامون خود داشته‌اند.

دکتر یزدانی می‌نویسد:


«چنین به نظر می‌رسید که کار تبریز تمام است...پرچم های سفید به نشانه تسلیم بر بام خانه‌ها افراشته شده بود... رحیم خان[سردار نصرت] که خود را پهلوان میدان می‌دانست در سرکوب زیاده‌روی کرد. دژرفتاری استبداد خواهان تبریزی‌ها را بر‌انگیخت تا ایستادگی کنند. باید جرقه‌ای زده می‌شد و آن جرقه را ستارخان زد... او با گروه اندکی مجاهد باقی مانده بودند. آنان سر‌سخت‌ترین رزمندگان مشروطیت بودند. پولی در بساط خود نداشتند‌، گرسنه بودند،... با همه اینها تنها کانون مقاومت مشروطه را سرپا نگاه داشتند. این‌بار ستارخان تصمیم گرفت پرچم‌های سفید را از فراز خانه‌ها بر‌افکند. با گروهی کوچک که بیش از هفده نفر نمی‌شدند تا ارگ پیش رفت و پرچم‌ها را روفت. همین کار شوری عظیم در دل افسرده تبریزی‌ها دمید. مجاهدان از خانه‌ها و نهان‌گاه‌های خود بیرون آمدند. باقرخان تفنگش را به دست گرفت... رحیم‌خان و سربازان او گریختند... حرکت ستارخان یکی از رویداد‌های شگرف عصر مشروطه بود....اگر عمل ستارخان نبود تبریز نیز سرنوشتی مانند دیگر شهر های ایران می یافت... »
مجاهدان مشروطه/سهراب یزدانی/نشر نی-با اندکی تلخیص-

گفت‌و‌گویی هم با دکتر سهراب یزدانی انجام داده‌ام. دکتر سهراب یزدانی (متولد1328 انزلی) دانشیار بازنشسته دانشگاه خوارزمی، در زمینه پژوهش‌های عصر مشروطه نامی آشنا است. توجه ویژه نویسنده کتاب «مجاهدان مشروطه» و نیز «اجتماعیون، عامیون» به نقش طبقات فرو دست اجتماع در تحولات تاریخی، موجب شد تا از ایشان بخواهیم به چند پرسش مهم در زمینۀ نهضت مشروطه و در راستای فهم بهتر آن پاسخ دهند. دکتر یزدانی معتقد است مشروطه حرکت طبقه متوسط شهری بود. سهراب یزدانی دارای مدرک دکتری «جامعه شناسی سیاسی» است و «کودتاهای ایران» اخرین اثر پژوهشی او.

 

▪‌با نگاهی به انقلاب مشروطه و زمینه های پیداش آن، مثلا نهضت تنباکو، در میابیم که بازاریان، علما، و روشنفکران در کنار نیروهای ملی نقش آفرینان اصلی نهضت هستند. به بیان دیگر جمعیت شهری است که نقش پر رنگی دارد و ما چندان آگاهی از نقش دهقانان، ایلات و روستاییان در این جنبش نداریم. دلیلش چیست؟ تاریخنگاری ما کوتاهی کرده و یا اینکه اصولا ماهیت انقلاب مشروطه چنین بود؟

- البته رهبران و هدایت کنندگان جنبش از میان علما ، بازاریان ، دیوان سالاران و روشنفکران بودند و جنبش ویژگی های حرکت طبقه متوسط شهری را داشت. جمعیت ایلی در آغاز کار به پشتیبانی شهرنشینان نیامد. اما در خلال مجلس اول ، و سپس استبداد صغیر وضع دگرگون شد و ایلات پشتیبان یا دشمن مشروطه در بخش های مختلف کشور پدیدار شدند. درباره روستاییان گزارشی در دست نیست که نشان دهد آنان بر شکل دهی جنبش اثر نهاده باشند. از سوی دیگر همین که مجلس شورای ملی به کار پرداخت ، سیل عریضه رعایا از راه رسید که انواع شکایت ها را مطرح می کردند. انجمن های ایالتی و ولایتی نیز درگیر اعتراض به رفتار مالکان ، مباشران‌، حاکمان و نایب الحکومه ها و مأموران مالیاتی بودند. گاه در عریضه رعایا گفته می‌شد که زمین آنان را مالک غصب کرده است. در مواردی روستایان سهم مالک یا مالیات را نپرداختند.

حتی رعایای محمدعلی شاه و همسر او در خمسه ( زنجان ) از پرداخت سهم اربابی خودداری کردند. در چند جا نیز دهقانان، زمیندار یا مباشر را از ده بیرون راندند و زمین اربابی را تصرف کردند. بنابراین حرکت روستاییان گسترده تر از آن بود که در منابع مشروطیت پدیدار می شود. نکته قابل تأمل این که برخی از تاریخنگاران اولیه مشروطیت ـ مانند مجدالاسلام کرمانی و احمد کسروی ـ و معاصران مشروطه ـ مانند ثقة الاسلام تبریزی ـ به این رویدادها اشاره کرده اند. اما بسیاری از مورخان بعدی ـ مانند همایون کاتوزیان و یرواند آبراهامیان ـ جنبش روستاییان را نادیده گرفته یا کوچک شمرده اند.

◾شما در کتاب مجاهدان مشروطه، بر نقش مردمانی بی نشان در تاریخ تاکید دارید (مجاهدان) که بر رویدادها اثری مهم گذاردند و به نوعی مشروطیت را به جامعه بازگرداندند. محاهدان تبریز که مورد بررسی شما قرار گرفته اند، از کدام ترکیب جمعیتی بودند؟ آنها شهرنشینانی کم و بیش آشنا با سیر سیاسی حوادث بودند و یا در میان آنان دهقانان وایلیاتی ها نیز حضور داشتند‌؟


مجاهدان تبریز از طیف‌های گوناگون اجتماعی تشکیل می‌شدند. اما بیش‌تر آن ها از قشرهای فرودست جامعه بودند. بنا بر آمار نمونه‌ای ، بیش از نیمی از آن ها را می‌شود در زمره پیشه وران و اصناف یا دکان‌داران کوچک دانست. تعدادی از لوطیان هم به مجاهدان پیوستند که بسیاری از آنان پیشه ور و دکان دار بودند یا با این قشرها ارتباط خانوادگی داشتند. چند روستایی و اجاره دار باغ یا افراد ایلاتی نیز به مجاهدان پیوستند، اما تعداد آن ها چشمگیر نبود. اگر مجاهدان تبریز را به صورت پدیده ای اجتماعی در نظر بگیریم ، می توانیم بگوییم که این پدیده اساسا شهری بود. هرچند عناصر غیرشهری در مقاومت تبریز شرکت جستند ، اما دایره مشارکت این طیف ها گسترده نبود.

◾آیا نشانه هایی در دست داریم تا بدانیم مشروطه، و مفاهیمی که با مشروطه همراه بود، در بین طبقات فرودست اجتماع آن روزگار به درستی فهم می شد؟


- می‌دانید که در این مورد ما به عرصه تاریخ اجتماعی یا تاریخ از پایین گام می گذاریم. در هر دو عرصه نیز آگاهی ما اندک است. بنابراین نمی توانیم به پاسخی دقیق برسیم. اما نشانه های کلی و در مواردی نشانه های مشخص در دست است. نوشته هایی که از بزرگان قاجار ـ مانند امین الدوله و مخبرالسلطنه ـ برجا مانده است‌، گواه آن است که دیدگاه ایرانیان نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی تحول یافته بود و خواسته ها و آرزوهای جدید در دل آن ها جوانه می زد.

گزارش اعتمادالسلطنه در سال 1303 هجری قمری ـ بیست سال پیش از آغاز جنبش مشروطه خواهی ـ به مرد مسگری اشاره می کند که در قهوه خانه از مجلس فوائد عامه سخن می گفت. اعتمادالسلطنه این مسگر را با کاوه آهنگر مقایسه می کند.

نیروی کار مهاجر، که بیش ترشان پیشه ور و روستایی بودند وبه سرزمین های پیرامون ایران به خصوص قفقاز می رفتند، با مفاهیم تازه اجتماعی و سیاسی آشنا می شدند و به حقوق انسانی خود پی می بردند. تعدادی از همین ها پس از بازگشت به میهن خود به صف مجاهدان پیوستند. بی آن‌که بخواهیم تصویر بزرگ شده و نادرستی از پیشرفت فکری ایرانیان ارائه دهیم ، به این نکته اشاره می کنیم که بخش محدودی از قشرهای فرودست به آگاهی نسبی رسیده بود. اما نمی توان از آشنایی گسترده و دقیق آنان با مفاهیم سیاسی سخن گفت. در عین حال بیفزاییم که این لایه های اجتماعی به علت شرایط سخت زندگی خود و انتظاراتی که از دگرگونی های سیاسی دارند ، به جنبش های انقلابی رو می نهند یا از آن گریزان می شوند.

منبع: تابناک

کلیدواژه: مهسا امینی احسان کرمی صولت مرتضوی آتش سوزی زندان اوین الناز رکابی مشروطه ستارخان مهسا امینی احسان کرمی صولت مرتضوی آتش سوزی زندان اوین الناز رکابی مجاهدان مشروطه سهراب یزدانی خانه ها پرچم ها ـ مانند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۲۷۰۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رژیم اسرائیل در دو راهی تسلیم و شکست

رژیم اسرائیل بعد از هفت ماه به دو راهی بدون بازگشتِ تداوم جنگ یا تسلیم به خواسته‌های مقاومت در پذیرش آتش بس رسیده است که انتخاب هر یک از این دو با توجه به روند هفت ماه جنگ غزه، نتیجه‌ای جز تسلیم یا شکست برای این رژیم ندارد. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جنگ ویرانگر و مرگبار رژیم اسرائیل علیه نوار غزه امروز یکشنبه در حالی وارد روز 212 شد (پایان هفتمین ماه) که عدم وجود دورنمایی مشخص از آینده این جنگ که به باتلاقی برای ارتش این رژیم بدل گشته، باعث شده است که مطالبات در داخل اراضی اشغالی همزمان با خارج از آن، برای تحقق آتش بس و متوقف شدن جنگ بیشتر شده است.

همزمان با این مطالبات و فشارهای داخلی و بین الملل، طرفین جنگ یعنی رژیم اسرائیل و گرو‌های مقاومت در نوار غزه به رهبری حماس برای چندمین بار به سمت مذاکرات غیرمستقیم رفتند با این امید که این بار، مذاکرات نتیجه داده و دومین آتش بس در این منطقه برقرار شود.

به همین منظور، طی روزهای گذشته و هفته‌ اخیر، تلاش‌ها به ویژه از سوی واسطه‌های قطری و مصری بیشتر شد و همزمان با سفر وزیر خارجه آمریکا به منطقه از جمله عربستان سعودی و اراضی اشغالی و مصر، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نیز این بار راهی اراضی اشغالی و سپس شهر قاهره شد تا این بار مذاکرات به نتیجه برسد.

مذاکرات به میزبانی مصر از شنبه شروع شد و حماس برای بار دوم  اعلام کرد که به قاهره هیئت فرستاده و با جدیت روند مذاکرات را بررسی و با آن تعامل می‌کند، با این حال مطالبات این جنبش که مطالبات فلسطینیان نوار غزه است، کما فی‌السابق پابرجاست و بدون تحقق این مطالبات، توافقی در کار نخواهد بود.

از آن سو، رژیم اسرائیل نیز علی رغم اختلافات و دودستگی‌ها بین کابینه جنگی و تصمیم‌گیران این رژیم بر سر مذاکره با حماس در سایه اصرار این جنبش بر خواسته های خود، بالآخره مجبور شد هیئت مذاکره کننده خود را به قاهره بفرستد؛ به امید اینکه فشارها و تهدیدهای این رژیم و حامیان غربی او، برای امتیاز گیری از این جنبش راهگشا بوده و بتواند از این مخمصه و بحران بی‌سابقه‌ای که بعد جهانی و بین المللی پیدا کرده و هر روز بر گستره تظاهرات ضدصهیونیستی و تجمعات همبستگی با فلسطینیان در غزه بیشتر می‌شود، خود را رها کند.

اصرار مقاومت بر مطالبات و مواضع

حماس طی این مدت همانند گذشته بر مطالبات چهارگانه خود در هر توافق احتمالی با رژیم اسرائیل تأکید کرده است. «حمد عبدالهادی»، نماینده جنبش حماس در لبنان دیروز گفت که «نرمش حماس در مذاکرات غیرمستقیم درباره آتش‌بس در غزه و تبادل اسرا هرگز به‌معنای عقب‌نشینی این جنبش از چهار شرط اصلی خود که قبلاً اعلام کرده بود نیست؛ یعنی توقف کامل جنگ، خروج کامل نیروهای اشغالگر از نوار غزه، بازگشت آوارگان غزه به مناطق خود و بازسازی این منطقه و ارسال کمک‌های مستمر و کافی به آن».

در بین این خواسته‌های چهارگانه حماس، دو خواسته از اهمیت بیشتری دارد و حماس بارها بر آن تأکید کرده و گفته است اساسا توافقی بدون این دو یعنی توقف کامل جنگ و خروج نظامیان صهیونیست، ممکن نخواهد بود.

کرنش و نرمشی که حماس این بار در مذکرات خود از خود نشان داده، این است که در مقابل تحقق این خواسته‌ها حاضر است، اسرای صهیونیست را مرده یا زنده تحویل رژیم اسرائیل دهد. حماس همچنین تأکید کرده که توافق احتمالی باید دارای متن صریح و مکتوب داشته باشد و تضمین‌های مهمی برای اجرای آن وجود داشته باشد.

اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس نیز امروز  بر این مطالبات تأکید کرد و گفت که این جنبش خواهان دستیابی به یک توافق جامع است که به تجاوزگری پایان دهد و عقب‌نشینی ارتش اسرائیل از نوار غزه را تضمین و یک توافق جدی برای مبادله اسیران محقق کند.

اسرائیل و تهدید و رجزخوانی، تکرار سیاست‌های شکست خورده قبلی

رژیم اسرائیل در مقابل این مطالبات و اصرار‌‌های حماس، به تهدید و حربه متوصل شد و حمله زمینی به شهر رفح واقع در جنوب نوار غزه را پیش کشیده است که طی این مدت از جنگ، علاوه بر جمعیت خود، آوارگان شمال و مرکز نوار غزه را در خود جای داده و جمعیتی بالغ بر یک و نیم میلیون نفر دارد.

با این حال، تهدید احتمالی به حمله زمینی در رفح، به دلیل شرایط داخلی در اراضی اشغالی، افزایش اعتراض‌های ضدصهیونیستی در سراسر جهان، شکل‌گیری جنبش‌های دانشجویی ضد جنگ از آمریکا و کانادا گرفته تا استرالیا، فرانسه و انگلیس، و فشاری روحی و روانی علیه این رژیم اسرائیل در منطقه بعد از حملات تلافی‌جویانه محور مقاومت، این تهدید احتمالا پوچ و راه به جایی نخواهد بود.

این تهدید حتی در صورت عملی شدن، به باور ناظران سیاسی، به دلیل اینکه امکان دارد حمله به رفح، به دلیل کشتار و ویرانی چند برابری که برجای خواهد گذشت، تأثیرات منفی و حتی مخرب بر انتخابات آتی در آمریکا بگذارد و این بار موج بزرگی از ضدیت با جنگ و ضدیت با صهیونیسم در جهان ایجاد کند، احتمالا این حمله محدود خواهد بود و هدف از آن همانطور که ناظران معتقدند، صرفا برای وادار کردن حماس به پذیرش شروط تل‌آویو برای توافق آتش بس موقت است نه توقف کامل جنگ. بی‌اثر بودن این حربه نظامی بر مقاومت فلسطین نیز پیشتر در بهانه ها و ادعاهای قبلی اسرائیل درباره مناطق غیرنظامی غزه بخصوص خان‌یونس اثبات شده است.

همزمان با این تهدیدها، رژیم اسرائیل در قالب جنگ روانی به دنبال فشار بر مقاومت فلسطین است؛ لذا روزی مدعی است که رهبران حماس از ترکیه اخراج می‌شوند و دیگر روز ادعا می‌شود که آمریکا به قطر فشار می‌آورد تا ضمن اخراج رهبران حماس از قطر، دفاتر این جنبش نیز بسته شود.

رسانه‌های صهیونیستی و غربی درهمین‌ راستا، با به‌راه انداختن جنگ روانی علیه مقاومت مدعی بسته شدن احتمالی دفاتر حماس در دوحه می‌شوند که از نظر تحیلگران سیاسی انتشار این گزارش ها در این بازه زمانی با هدف فشار بر مقاومت برای امتیاز گیری در مذاکرات و تبادل اسرا ارزیابی می‌شود.

فشارهای تل‌آویو محدود به این موارد نمی‌شود و کابینه نتانیاهو امروز شبکه الجزیره را رسما در اراضی اشغالی بست که بنی گانتز، وزیر کابینه جنگی اسرائیل در واکنش به این تصمیم و اقدام گفت: تصمیم بستن دفتر خبرگزاری الجزیره در اسرائیل همزمان با مذاکرات در قاهره، شانس به نتیجه رسیدن این مذاکرات را کم می‌کند.

همزمان که حماس بر خواسته‌های خود اصرار دارد، مقامات و رسانه‌های رژیم نیز رجز خوانی کرده و بر مخالفت خود با این خواسته‌ها تأکید دارند. عمده این مخالفت‌ها از سوی برخی از اعضای کابینه رژیم اسرائیل است. رادیو ارتش اسرائیل به نقل از یک منبع سیاسی در این ارتباط گزارش داد که «ما هرگز با پایان جنگ موافقت نخواهیم کرد و ارتش چه آتش‌بس برقرار شود و چه نشود، وارد رفح خواهد شد».

حماس: پایان هر توافقی باید تضمین‌کننده آتش‌بس دائمی باشد

 

دو راهی تسلیم و شکست

با این حال، حال‌و‌روز رژیم اسرائیل در سایه تداوم جنگ نوار غزه را رسانه‌های این رژیم بهتر و دقیق‌تر توصیف‌ می‌کند؛ اینکه جنگ غزه به بن بست رسیده است. روزنامه یدیعوت آحارنوت نوشت که فرماندهان دستگاه‌های امنیتی در نشستی که چند روز قبل داشتند، به این نتیجه رسیده‌اند که جنگ در غزه به بن بست رسیده است. بر اساس این گزارش، تصمیم گیرندگان دستگاه‌های امنیتی همچنین بر سر بازگرداندن اسرای صهیونیست به اجماعی رسیده‌‌اند و بازگرداندن این  اسرا در مقابل بازگشت فلسطینیان به شمال غزه خواهد بود بدون اینکه شروطی و یا عقب نشینی از نتساریم (شهرکی در جنوب غرب شهر غزه) در کار باشد.

حال باید پرسید چرا جنگ  نوار غزه به بن بست رسیده و رژیم اسرائیل در دوراهی قرار گرفته است که دو سر باخت و شکست دارد؟

همانطور که پیشتر اشاره شد، به دلیل اختلاف و دودستگی شدید داخلی و افزایش فشارهای داخلی و خارجی و توقف تبادلات تجاری با این رژیم به منظور توقف جنگ و پذیرش آتش‌بس مانند آنچه که ترکیه چند روز پیش اعلام کرد، جنگ در رفح به دلیل شرایط و پیامدهای آن، این حمله می‌تواند خود یک شکست دیگری باشد؛ چرا که حماس تأکید کرده مقاومت برای این حمله آماده است و چه بسا، آن چیزی که کابینه نتانیاهو برای آن یعنی آزادی اسرای خود هدف گذاری کرده و برای کشتار بهانه‌تراشی می‌کند، با این حمله دود شود.

از بین رفتن اسرا، یعنی از بین رفتن تنها دستاوردی احتمالی که نتانیاهو می‌تواند بگوید این همه تبعات منفی برای رژیم اشغالگر درست کرده و فشارها و رسوایی را به جان خریده، ارزش این دستاورد را داشت؛ به ویژه اینکه همه ناظران حتی در داخل رژیم اسرائیل به این نتیجه رسیده‌اند که حذف و یا حتی تضعیف مقاومت از جمله حماس در غزه بعد از این مدت دست نایافتنی است.

در آن طرف این دو راهی، آتش‌بس و توقف جنگ قرار دارد؛ البته آتش بسی که شروط و خواسته‌های حماس را برآورده کند؛ به ویژه توقف جنگ و خروج ارتش اشغالگر از نوار غزه. در صورت تحقق این امر و تسلیم شدن در برابر شرواط مقاومت، شکست دیگری برای این رژیم و نخست وزیر لجوج و کابینه جنگی او خواهد بود و این همان حرفی است که نتانیاهو خود به زبان آورد.

نخست وزیر رژیم اسرائیل بعد از بسته شدن دفاتر الجزیره گفت که رژیم اسرائیل هرگز با خواسته‌‌های حماس موافقت نخواهد کرد؛ چرا که موافقت با آن‌ها، یعنی تسلیم شدن. او در ادامه تهدیدهای خود گفت که رژیم اسرائیل برای جنگ در غزه به منظور آزاد کردن اسرای خود آماده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ویترین تسنیم شماره ۶۵۹/ «دوراهی تسلیم و شکست»
  • حزب الله کریات شمونا را به آتش کشید + فیلم
  • رژیم اسرائیل در دو راهی تسلیم و شکست
  • پیشنهاد عجیب ایلان ماسک در مورد معترضینی که پرچم آمریکا را پایین می‌کشند
  • دستگیری پسر جوانی که مادر خود را به آتش کشید + جزئیات
  • خانمی در کلاله درپی تزریق آنتی بیوتیک، کارش به مراقبت‌های ویژه کشید
  • بارسا کنار کشید، والورده جدید در راه رئال
  • حمله حزب الله به مرکز تجمع نظامیان و پایگاه جاسوسی صهیونیست‌ها
  • پخش مستندی که ساخت آن پنج سال طول کشید/ «نائب الامام» در شبکه افق
  • (ویدئو) تحریم‌ها و اقتصاد نابسامان فرش ایران را به زیر کشید؛ ما منزوی شده‌ایم